به گزارش شهرآرانیوز، در روزگاری که موسیقی بیوقفه در جریان است، اما کمتر نوایی در جان مینشیند، گاهی صدایی از دل سکوت برمیخیزد؛ صدایی که نه برای هیاهو، بلکه برای معنا آفریده شده است. گروه موسیقی بوتیمار، که نامی آشنا برای آنها که در جستوجوی نغمههایی ریشهدار، معاصر و در عینحال تجربیاند، بار دیگر روی صحنه آمد؛ با نگاهی تازه به ترکیبسازها، روایتگری صوتی و ساختار ملودیک.
بوتیمار تنها یک گروه موسیقی نیست؛ تجربهای شنیداریست که بر لبههای سنت و نوگرایی حرکت میکند و در هر اجرا، تصویری تازه از امکانهای موسیقی ایرانی پیشروی مخاطب میگذارد. صدای این گروه، صدای جستوجوست؛ نه در پی تأیید، که در طلب کشف. از مایههای آشنا تا سازهای کمترشنیدهشده، از بداهه تا تنظیم، بوتیمار مسیری میسازد که در آن شنونده همسفر است، نه صرفاً مخاطب.
امروز، نهم خرداد ۱۴۰۴، گروه بوتیمار در دو نوبت (ساعت ۱۹ و ۲۱) روی صحنه سالن فردوسی جهاد دانشگاهی مشهد رفت و با اجرای قطعاتی از رپرتوار ویژه خود، بار دیگر توجه دوستداران موسیقی را به خود جلب کرد.
در ادامه، گفتوگوی ما با برخی از نوازندگان این گروه را میخوانید که نشاندهنده نگاهی از درون به پشت صحنه اجرا، تجربههای تازه، و صدای سازهایی است که کمتر دربارهشان شنیدهایم.
مازیار صادقیمود، سرپرست گروه موسیقی بوتیمار، با اشاره به وضعیت شنیداری جامعه، توضیح داد: متأسفانه موسیقی کلاسیک ایرانی که بسیار باارزش است، بهدلیل کمترشنیدهشدن و دیدهشدن، بهویژه در میان نسل جوان، روزبهروز کمرنگتر و ناشناختهتر میشود. همین مسئله باعث تغییر تدریجی در ذائقه شنیداری نوجوانان و جوانان شده است. یکی از دلایل تشکیل گروه بوتیمار، تلاش برای ایجاد ارتباط مجدد میان این موسیقی و مخاطب امروز بود.
وی با بیان اینکه در طراحی ترکیب و هارمونی گروه به نقش فعال هر ساز توجه شده است، افزود: هدفم ایجاد یک گفتوگوی موسیقایی میان سازها بود، نه همراهی صرف. هر نوازنده در چارچوبهایی که مشخص شده، آزادی بیانی دارد تا شخصیت هنریاش در صدای سازش شنیده شود.
این نوازنده همچنین به نقش ویژه سهتار در ترکیب صوتی گروه اشاره کرد و گفت: رنگ صوتی سهتار برای من اهمیت بسیاری داشت. تلاش کردم با طراحی خاص ترکیب صوتی، فضای کافی برای تنفس و بیان این ساز فراهم کنم تا بتواند هویت مستقل خود را حفظ کند.
سرپرست گروه بوتیمار درباره انتخاب قطعات اجراشده توسط این گروه را توضیح داد: برخی قطعات از ساختههای خودم هستند؛ از جمله نجوای خیال، رقص رهایی و بوتیمار. در کنار این آثار، قطعاتی از بزرگان موسیقی کلاسیک ایرانی نیز اجرا شد. معیار من برای انتخاب، پیوستگی درونی قطعات بود تا بتوان یک رپرتوار منسجم و جریاندار را شکل داد.
صادقیمود درباره فضای درونی گروه نیز بیان کرد: با وجود تفاوت پیشینهها، آنچه ما را گرد هم آورد، درک مشترک از زبان موسیقی و احترام متقابل بود. البته چالشهایی هم داشتیم، اما با تمرینهای هدفمند و فضای صمیمی گروه، این تفاوتها نهتنها مانع نشد، بلکه به نقطهقوت اجرا تبدیل شد.
ایرج طوفان، نوازنده گروه موسیقی بوتیمار، در توضیح رویکرد این گروه در اجرای اخیر خود به ویژگی تکصدایی موسیقی ایرانی توضیح داد: موسیقی ایرانی به شکل سنتی، تکصداست؛ اصطلاحاً میگویند انسانمحور است. در اجرای امروز هم سعی کردیم این ویژگی را رعایت کنیم. به این معنا که مثلاً تار با نتهای مقطع، یک ملودی را اجرا میکرد و کمانچه همان نتها را با صدایی کشیده دنبال میکرد.
وی با اشاره به برخی بخشهای مدرنتر اجرا، افزود: هرچند در بعضی قسمتها مثل بخشی از ساز و آواز که به شکل سنتی خواننده شعر را اجرا میکند و فقط یک نوازنده پاسخ میدهد، عملکرد مدرنتری داشتیم و باقی سازها نقش همراهیکننده ملودی را ایفا کردند. البته این نخستینبار نیست و در موسیقی ایرانی امروز سابقه دارد.
این نوازنده تأکید کرد: در گروهنوازی مسئلهای که مطرح است، این است که اتفاقاً از همه سازها یک صدای واحد به گوش مخاطب برسد و تمام تلاش ما هم در همین مسیر بوده؛ نه اینکه بخواهیم صدایی را از کل متمایز کنیم. البته این طبیعی است که شخصیت صدای تار با سهتار متفاوت است و کمانچه هم کاملاً صدایی متمایز دارد. تار یک ساز مضرابی است، کمانچه ساز کششی و اساساً از نظر ماهیت با یکدیگر متفاوتاند.
ایرج طوفان، در ادامه صحبتهایش با اشاره به تفاوتهای ذاتی سازهای ایرانی تأکید کرد: قسمت جذاب ماجرا این است که شما این تفاوتها را در کنار هم بچینید و از آن، یک صدای یکپارچه به دست بیاورید. خود این کار به نظر من یک فعالیت نمادین و یک پیام اجتماعی به همراه دارد.
وی درباره تغییر کوک در کنسرتهای موسیقی ایرانی توضیح داد: در کنسرت موسیقی ایرانی، تغییر کوک کار رایجی نیست. علتش هم این است که برخلاف مثلاً کنسرت موسیقی پاپ که محتوا به شکل ترک ترک ارائه میشود، در موسیقی سنتی ایرانی ما با یک کل روبهرو هستیم. این کل، مقدمهای دارد که در آن، مخاطب را به سکون میرساند و سپس پلهپله او را تا نقطه اوج بالا میبرد و در نهایت به پایان میرسد.
این نوازنده همچنین نقش هر ساز را در گروه همچون حلقهای از یک زنجیر یا قطعهای از یک پازل توصیف کرد و افزود: بنابراین، بهترین صورت نقشآفرینی یک ساز در یک گروه این است که در عین حفظ بیان شخصی خودش، در گروه حل شود. در نتیجه، شما از گروه یک صدای واحد و یکدست را میشنوید.
مینو محمدیان، نوازنده سهتار، درباره نقش خود در این اجرا توضیح داد: در این برنامه، برای بنده بخش تکنوازی در نظر گرفته نشده بود و سهتار بیشتر نقشی همراهیکننده داشت؛ اما دیگر سازها امکان بداههپردازی شخصی داشتند.
وی افزود: این اجرا در سهگاه لاکرن و با کوک دو فا دو دو برای سهتار اجرا شد. ساز سهتار باس در این گروه نقشی کلیدی در تعدیل رنگ و زنگ صدایی دیگر سازها ایفا کرد و لحن ملایمی را به کلیت کار افزود.
این نوازنده با اشاره به تجربه جدیدش در همکاری با برخی سازها تأکید کرد: پیش از این، تجربه همراهی با سازهای دوتار و سهتار باس را نداشتم. این دو ساز با بافت صوتی متفاوتشان، رنگآمیزی ویژهای به اجرای گروه بخشیدند.
وحید واحدیجو، نوازنده، در توضیح ساختار روایی آوازی گروهشان تأکید کرد: روایت آوازی ما در این اجرا مبتنی بر دستگاه سهگاه در موسیقی کلاسیک ایرانی است. تمرکز ما بر دستگاه سهگاه بوده و تلاشمان این بوده که در بخش آواز، ردیف دستگاهی را دقیقتر اجرا کنیم.
نوازنده گروه بوتیمار، درباره هماهنگی میان اعضای گروه برای دستیابی به بیان و احساسی همسو در اجرا توضیح داد: گروه بوتیمار حدود سهسالی هست که مشغول تمرین است. در این مدت زمان زیادی را با هم گذراندیم و یک کنسرت دیگر هم در سال ۱۴۰۲ اجرا کردیم. حالوهوای خیلی خوبی در گروهمان وجود دارد.
واحدیجو درباره کیفیت ارتباط میان اعضا توضیح داد: ارتباطات از قبل خوب بود، دوستیها هم بود، اما وقتی در قالب گروه کنار هم قرار گرفتیم، بهتر شدیم؛ انگار قدیمیتر شدیم و حالا خدا را شکر زبان همدیگر را خیلی خوب میفهمیم. این ارتباطات عاطفی که میان بچهها در جریان کار شکل میگیرد، واقعاً کمک میکند تا اجراهایی تمیزتر و بهتر ارائه بدهیم.
این نوازنده با اشاره به تغییر ماهیت آوازخوانی در سالهای اخیر ادامه داد: متأسفانه، بخش کلام در رپرتوارهای موسیقی خیلی زودتر از آنچه باید، دچار تغییر شده است. من با اصل تغییر مخالف نیستم، اما این اتفاق خیلی زود و ناپخته رخ داد. خوانندگی تبدیل شده به یک بیزینس؛ چه برای کسی که خودش خوانندگی میکند، چه برای کسانی که از خوانندگی دیگران سوءاستفاده میکنند و آن را به عنوان ابزار مراودات اقتصادی خود به کار میبرند.
واحدیجو با تأکید بر جایگاه معنوی آواز در موسیقی ایرانی گفت: آواز، مخصوصاً در موسیقی ایرانی، یکی از ارکان مهم انتقال معنویت است، چون بهطور مستقیم با ادبیات در ارتباط است. اما متأسفانه هر روز میبینیم که خوانندگانی با توانایی کمتر و پشتوانه ضعیفتر وارد عرصه میشوند. از آن غمانگیزتر، این است که برخی موزیسینها هم هیچ توجهی به کیفیت خوانندهای که در گروهشان کار میکند ندارند؛ نه به غنای شخصیتی او، نه به دانش و تسلطش بر زبان و شعر، و نه به توان تکنیکی او در بیان.
وی در ادامه تأکید کرد: به نظر من، آواز و خوانندگی در موسیقی ایرانی وظیفهای بسیار مهم در انتقال پیام و معنویت دارد. موسیقی سازی و بیکلام دنیای خودش را دارد، اما وقتی از آواز صحبت میکنیم، مسئولیتی بسیار سنگین بر دوش خواننده است. انتخاب شعر، بیان آن، و رساندن معنا به مخاطب از مهمترین وظایف یک خواننده است.
این نوازنده ادامه داد: فکر میکنم مهمترین مسئولیت برای هر خواننده در حال حاضر این است که نگران این بحران باشد، برایش دغدغه داشته باشد و جوش بزند. اینکه مطلب چگونه منتقل میشود؟ آیا انتخاب شعر درست است؟ آیا بیان درست انجام میشود؟ اینها پرسشهایی است که هم خواننده و هم کسانی که هدایت گروه را برعهده دارند باید جدی بگیرند.
واحدیجو در پاسخ به پرسشی درباره نقش شعر در اجرای گروه تصریح کرد: یکی از نگرانیهای خیلی مهم ما در گروه بوتیمار، موضوع انتخاب شعر بوده است. ما یک فضای اشتراکی و مشارکتی داریم و درباره انتخاب شعر همفکری صورت میگیرد. هم من، هم سرپرست گروه و هم سایر اعضای گروه در این تصمیمگیری دخیل هستیم.
وی ادامه داد: خوشبختانه بوتیمار یکی از گروههایی است که بنده در آن فعالیت دارم و واقعاً به شعر توجه ویژهای دارد؛ نهفقط به انتخاب آن، بلکه به معنای شعر هم خیلی توجه میشود. حتی در تمرینها، بیشترین نظراتی که بچهها درباره آوازخوانی بنده میدهند، مربوط به شعر است؛ اینکه شعر چطور بیان شده، چه جاهایی خوب ادا شده یا کجا نیاز به بازنگری دارد. این مسئله برای همه ما اهمیت دارد.
واحدیجو، در پاسخ به پرسشی درباره تفاوت تجربه دریافت آثار هنری در پلتفرمهای مجازی نسبت به اجرای زنده تصریح کرد: این سؤال بسیار مهم و قابلتأمل است و به نظرم لازم است که چنینپرسشهایی بیشتر مطرح شود. بهطور کلی، ما باید این تفاوت را نهفقط در قالب پلتفرمهای مجازی، بلکه در کلِ شیوههای غیرحضوریِ دریافت یک اثر هنری بررسی کنیم. منظورم این است که حتی نوار کاست و آلبوم صوتی هم از قدیم نوعی ارتباط غیرمستقیم با اثر هنری و لحظه اجرا داشتهاند.
وی ادامه داد: وقتی در سالن کنسرت درها بسته میشود، چراغها خاموش میشود و نگاه مخاطب به نقطهای نورانی روی صحنه دوخته میشود، نوعی ارتباط خاص و تلهپاتیک میان اجراکننده و تماشاگر شکل میگیرد؛ چه آن فرد خواننده باشد، چه بازیگر یا نوازنده. این لحظهها تجربههای بینظیری هستند که من بارها و بارها آنها را حس کردهام.
واحدیجو با تأکید بر نقش بیبدیل اجرای زنده گفت: اجرای حضوری و زنده، یک ارتباط قلبی و عاطفی عمیق میان هنرمند و مخاطب ایجاد میکند که در هیچ قالب غیرحضوریای شکل نمیگیرد. درست است که گاهی مجبوریم آثار را بهصورت غیرحضوری ارائه کنیم چه از طریق فضای مجازی و چه از طریق آلبوم و ویدیو و هرکدام جایگاه و ادبیات خاص خود را دارند، اما اجرای زنده یک چیز دیگر است.
وی ادامه داد: اگر این ارتباط را دوسویه بدانیم، اجرای زنده تنها بستر پرفکت برای تحقق آن است. جامعه هنری و مخاطبان باید همیشه بخشی فعال از این چرخه باشند تا این ارتباط زنده و انسانی باقی بماند. هیچ رسانه یا تکنولوژیای نمیتواند جای آن را بگیرد.
کیان واحدی، نوازنده دوتار، درباره استفاده از ساز دوتار در یک اجرای موسیقی محلی توضیح داد: چالشی برای رنگ صوتی متفاوت ساز دوتار با سازهای سنتی نداشتیم، چون که فضای کار محلی هست و دوتار پایه قطعه است.
وی افزود: یک قطعه قرار است که با دوتار اجرا بشود و محلی است، بنابراین پایه قطعه با دوتار هست و بقیه سازها به زیبایی کار اضافه میکنند و از حالت یکنواخت خارج میشود.
این نوازنده ادامه داد: تمام این اجرا برای من فرصتی برای نشان دادن خلاقیت و روحیه همکاری است. از اینکه سرپرست گروه به من این اجازه را داد تا از ذوق خودم استفاده کنم خیلی خوشحالم. همکاری با بوتیمار برای من تجربهای لذتبخش و سراسر درس بود و بهعنوان اولین تجربه در کنار یک گروه موسیقی سنتی، خیلی چیزها یاد گرفتم.
واحدی همچنین درباره کوک دوتار در کنار دیگر سازهای سنتی تصریح کرد: تار و سهتار که سازهای سنتی هستند و از قدیم در کنار هم بودند، ما از کوک مشابه در دوتار، سهتار و تار استفاده کردیم؛ و خب چیز جدیدی هست که در دستگاه سهگاه از کوک دو-فا در دوتار استفاده بشود. منتهی برای اجرای یکسری نتها نیاز بود تا پردهبندی دوتار کمی دست برده بشود. در نهایت تجربه صدایی جالبی است و اصالت خودش را در کنار بقیه سازها حفظ میکند.
وی درباره آموزش دوتار اظهار کرد: ساز تار که در ایران آموزش گستردهای دارد و راجعبه آن بحثی نیست، اما امیدوارم آموزش دوتار همانطور که در حال پیشرفت است و بهسوی آکادمیک شدن پیش میرود، ادامه پیدا کند و ما شاهد نوازندگان حرفهای و با دانش باشیم. چیزی که در اهالی موسیقی مقامی کم پیدا میشود، دانش موسیقی است؛ و وجود این دانش باعث میشود تا ساز دوتار در کنار بقیه سازهای موسیقی دستگاهی و حتی کلاسیک نشان داده بشود و بیشتر شناخته شود. اگرچه که اصل در موسیقی مقامی، خنیاگری است و هر استاد موسیقی بهتنهایی میتواند تمام حال و جان دوتار را به مخاطبش ارائه بدهد.
حسین دوستنیا، نوازنده سهتار باس، در پاسخ به پرسشهایی درباره این ساز توضیح داد: ساز سهتار باس که با آن اجرا میکنم، ابداع استاد مسعود شعاری است. این ساز برای گروههایی طراحی شده که بیس کارشان سهتار است. طراحی آن با استاد شعاری بوده و ساخت آن را آقای مهدی شیخ محسن، انجام داده است.
وی ادامه داد: در طول سالهایی که سهتار نواختهام، خصوصاً در گروهنوازی، همیشه این دغدغه وجود داشته که بتوان رنگآمیزی صوتی متنوعتری داشت. از آنجا که سهتار بهتنهایی صداهای بم کافی تولید نمیکند، وجود سازی مانند سهتار باس برای تولید این صدا ضروری است. این ساز به نوعی برای گروهنوازی طراحی شده؛ مشابه ساز تار باس یا تار که سالها پیش توسط استاد وزیری معرفی شده بود.
نوازنده سهتار باس با اشاره به اینکه سهتار باس در اصل ساز همراهیکننده است، تصریح کرد: در گروه ما قطعهای بهصورت اختصاصی برای این ساز طراحی نشده و از آن بیشتر برای پرکردن فضای بم قطعهها استفاده شده است. این موضوع به معنای آن نیست که نمیتوان از سهتار باس برای تکنوازی بهره برد، اما در تنظیم کنونی ساز، نقش همراهیکننده دارد.
دوستنیا درباره صدادهی و مضرابزنی این ساز بیان کرد:، چون سیمهای سهتار باس ضخیمتر از سهتار معمولی است، چابکی مضراب کمتر است. با این حال، مضراب فلزی یا از جنس شاخ قابل استفاده است، البته نوع فلز و قطر آن در کیفیت صدا و نویز مؤثر است و باید بهصورت تجربی انتخاب شود. همانطور که دونوازی سهتار و عود تضادی ایجاد نمیکند، اینجا هم تضادی وجود ندارد. صدای سهتار باس در این مدل خاص، بهدلیل بزرگتربودن کاسه و ضخیمتربودن سیمها، شباهت زیادی به صدای عود دارد.
وی افزود: سازهای بم همیشه نقشی کلیدی در انتقال حس قطعات و ساختار ملودیک گروه دارند. همانطور که در سازهای دیگر مثل عود و گیتار باس میبینیم، سهتار باس هم بهعنوان استخوانبندی قطعه عمل میکند و به شنیدهشدن بهتر دیگر صداها کمک میکند.
این نوازنده تأکید کرد: طبیعی است که در ابتدا با هر ساز تازهای مخالفتهایی صورت گیرد. اما باید آن را تجربه کرد، نواخت، نظر متخصصان را شنید و سپس به جمعبندی رسید. مخالفت صرف، بدون تجربه و تحلیل، نمیتواند معیاری برای سنجش موفقیت یا عدم موفقیت یک ساز باشد.